سخن سردبیر

چکیده

 
به نام خداوند جان و خرد
آگاهی از انواع خطاهای زبانی نظام‌مند و غیرنظام‌مندِ و همچنین، پی بردن به دلایل و منشأ بروز خطاها، مدرسان زبان و مؤلفان کتاب‌های آموزش زبان را قادر می‌سازد تا رویکرد آموزشی مناسبی را برای آموزش یک زبان اتخاذ نمایند. این آگاهی می‌تواند از طریق انجام پژوهش‌های میدانی و کاربردی در حوزه‌ی واکاوی خطا حاصل شود؛ پژوهش‌هایی که در چند دهه‌ی گذشته، در زمینه‌ی آموزش زبان‌های دیگر، تحت عناوین «تحلیل مقابله‌ای» و «تحلیل خطا» به درستی صورت پذیرفته‌اند و دستاوردهای مفیدی را در پی داشته‌اند. اما در حوزه‌ی آموزش زبان فارسی به غیرفارسی‌زبانان، متأسفانه یا پژوهش‌های اصولی و علمیِ چندانی انجام نشده، یا بیشتر پژوهش‌های انجام شده دستاورد خاصی برای آموزش زبان فارسی  نداشته‌اند و صرفاً محدود به شمارش و بسامدگیری خطاها بوده‌اند.
اگر برای پژوهش‌های مربوط به واکاوی خطاهای زبانی، پنج مرحله (شامل استخراج خطاهای زبانی، شناسایی و دسته‌بندی خطاها، توصیف آماری (بسامدگیری)، تحلیل کمّی و کیفی، و ارائه‌ی راهکارهای آموزشی (برای نحوه‌ی رویارویی مدرسان با خطاها) و پژوهشی (برای تهیه و تدوین کتاب‌ها و دیگر مواد آموزشی)) در نظر بگیریم، متأسفانه، بیشترِ پژوهش‌های انجام شده در زمینه‌ی واکاوی خطاهای فارسی‌آموزان، تا مرحله‌ی سوم، یعنی مرحله‌ی توصیف پیش می‌روند و از تحلیل صحیح (مرحله‌ی چهارم) و ارائه‌ی راهکارهای مبتنی بر محتوای پژوهش (مرحله‌ی پنجم) باز می‌مانند؛ در حالی که ارائه‌ی راهکارهایی برای شیوه‌ی مواجهه با خطاها، با توجه به نقش زبان‌آموزان و مدرسان در بروز و اصلاح خطاها، می‌تواند ابتدایی‌ترین و از طرفی هم نهایی‌ترین هدف برای یک پژوهش در حوزه‌ی «واکاوی خطاهای زبانی» باشد. زیرا از دیدگاه آموزشکاوی زبان، برای مدرسان زبان، آنچه که از استخراج خطاها یا توصیفِ صرفاً کمّی آنها (بدون تحلیل علمی و ارائه‌ی راهکار) مهم‌تر می‌باشد، یافتن پاسخ برای پرسش‌های زیر است: منشأ خطاهای زبانیِ زبان‌آموزان با زبان‌های مادری گوناگون چیست؟ آیا بروز خطاها در راستای توسعه‌ی دانش زبانی فارسی‌آموزان است یا برعکس، به‌عنوان مانع عمل می‌کند؟ چگونه و با اتخاذ چه تدابیری می‌توان از بروز خطاها پیشگیری کرد؟ یا در صورت بروز، چه نوع خطاهایی باید اصلاح شوند؟ از میان مدرس، خود زبان‌آموز و همکلاسی‌ها، چه کسی باید یا بهتر است خطاها را اصلاح کند؟ از میان مدرس، زبان‌آموز و همکلاسی، کدام‌ یک باید اصلاح خطا را آغاز کند و کدام یک به پایان برساند؟ در کلاس‌های مدرس‌محور یا زبان‌آموزمحور، اصلاح خطاها در چه زمانی و چگونه باید انجام گیرد؟ اصلاح خطا در هر یک از مهارت‌ها و زیرمهارت‌های زبانی باید چگونه باشد؟ و پرسش‌هایی از این قبیل.
به امید روزی که در زمینه‌ی واکاوی خطاهای زبانی، پژوهش‌های ما به سوی پاسخ‌گویی به چنین پرسش‌هایی هدایت گردند..
 
امیررضا وکیلی‌فرد
 آموزشکاو زبان فارسی و سردبیر پژوهش‏نامه
 

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

Message from the Editor-in-Chief

چکیده [English]

In the name of God
 
Knowing various types of systematic, and unsystematic, linguistic errors and identifying the reasosns and origins of the errors enable language instructors and textbook writers to adopt a more informed approach to teach a second language. Knowledge of such errors can be developed through conducting field and applied research. Studies on teaching English as a second language in other languages using "contrastive linguistics"  and "error analysis" have proved promising. However, in teaching  Persian to nonnative-Persion speakers, either there has been no systematic research, or research in this area has not yielded important results for teaching Persian. Studies in this area have been primarily limited to frequency counts and tallies.
Five stages usually need to be followed when error analysis is used: identification of linguistic errors, classification of errors, description of errors, quantitative and qualitative analysis, and provision of pedagogic and research implications. Unfortunately, the majority of studies on error analysis on Persian have followed only the first  three stages. The last two stages in error analysis are particularly important if the primary aim of error analysis is to help nonnative-Persian speakers. Finding answers to questions for language researchers is more important than merely analyzing language errors quantitatively. What leads to linguistic errors among language learners speaking different mother tongues?, Do errors help nonnative-Persion speakers learn Persion, or do such errors prevent them from learning it?, how can errors be prevented?, and what errors should be corrected when they occur?, who should correct the errors: language teachers, language learners, or classmates?, who should start correcting the error and who should end it?, when and how should the errors be corrected in teacher-centred and learner-centred classes?, and how should errors related to skills and compoenets be corrected? are the questions language researchers need to look for solutions.
I hope that researchers will use error analysis to analyse linguistic errors and arrive at some useful pedagogic implications for language learners.
 
Amirreza Vakilifard
Editor-in-Chief

کلیدواژه‌ها [English]

  • -----